بسیج در روایت انقلاب اسلامی یک نهاد کلاسیک نیست؛ یک «معماری قدرت» است که از اندیشه امام خمینی زاده شد و با تکامل راهبردی رهبر انقلاب، به مدل حکمرانی مردمپایه در جمهوری اسلامی تبدیل شد. این ساختار از ابتدا برای رفع یک نیاز دفاعی شکل گرفت اما بهسرعت به شبکهای فراگیر بدل شد که امنیت ملی، پیشرفت، سازندگی، همبستگی اجتماعی و مقاومت منطقهای را بهصورت همزمان پشتیبانی میکند؛ شبکهای که امروز ستون فقرات قدرت نرم و سخت ایران به شمار میآید.
امام خمینی، با نگاهی فراتر از شرایط اضطراری پس از انقلاب، بسیج را «ارتش بیانتها» و «شجره طیبه» نامید؛ جریانی که قرار بود روح ایمان و مسئولیت را به متن جامعه تزریق کند. رهبر انقلاب این مفهوم را بهمراتب گسترش دادند و آن را از یک نیروی میدانی به یک نظریه حکمرانی تبدیل کردند؛ نظریهای که بر پیوند سه عنصر «ایمان، مردم و مسئولیت» استوار است. همین معماری موجب شد بسیج در جنگ تحمیلی، بحرانهای امنیت داخلی، سازندگی پس از جنگ، مدیریت بحرانها و در سالهای اخیر در جنگهای ترکیبی و میدانهای جدید نبرد، نقشی تعیینکننده ایفا کند.
هویت بسیج بر پایه اخلاص و بصیرت جوانانی شکل گرفته که قدرت معنویت را با توان عملیاتی پیوند میدهند. این هویت، بسیج را از یک سازمان صرفاً نظامی به یک «شخصیت اجتماعی – انقلابی» تبدیل کرده است؛ شخصیتی که جذابیت اخلاقی و اثرگذاری اجتماعیاش، آن را به «چشم بینای انقلاب» و «ضامن مردمی تداوم مسیر انقلاب» بدل کرده است. این ظرفیت، در بزنگاههایی مانند فتنه ۸۸ یا مقابله با جنگ شناختی سالهای اخیر، بهعنوان رکن پایداری انقلاب بهخوبی آشکار شده است.
گستره فعالیت بسیج امروز فراتر از دفاع و امنیت است: علم، فناوری، فرهنگ، رسانه، اقتصاد دانشبنیان، محرومیتزدایی، جهاد تبیین، مدیریت بحران، خدمات اجتماعی و حتی دیپلماسی مقاومت، همه ذیل شبکهای مردمی و سازمانیافته از مسجد تا دانشگاه و از محله تا عرصه بینالملل شکل گرفته است. به همین دلیل، بسیج به «نظام اجتماعیِ پشتیبان جمهوری اسلامی» و یکی از عناصر اصلی بازدارندگی هوشمند ایران تبدیل شده است؛ بازدارندگیای که تنها بر قدرت نظامی استوار نیست بلکه بر سازماندهی مردم و تولید قدرت اجتماعی متکی است.
ابعاد فرامرزی بسیج یکی از برجستهترین نوآوریهای راهبردی رهبر انقلاب است. ایشان بسیج را پدیدهای قابل تکثیر در جهان اسلام دانستهاند و واقعیت میدانیِ امروز منطقه نشان میدهد این پیشبینی دقیقاً محقق شده است. جنبشهای مقاومت در فلسطین، لبنان، عراق و یمن، نه یک کپی سازمانی، بلکه بازتاب طبیعی مدل بسیجاند؛ مدل مردمیِ مقاومت که هراس قدرتهای جهانی و الهام آزادیخواهان شده است. همین انتقال الگو، ایران را به محور ثباتساز و مقاومتساز منطقه تبدیل کرده است.
پس از ۴۵ سال، بسیج دیگر یک میراث تاریخی نیست؛ یک معماری آیندهساز است. در شرایط پیچیده جنگ شناختی، نبرد روایتها، تهدیدهای ترکیبی و فشارهای ساختاری جهانی، بسیج نقشی جدید یافته است: تبدیلشدن به «شبکه مشارکت ملی» برای حل مسائل بزرگ کشور. امروز از مدیریت بحرانهای طبیعی و جنگ نرم گرفته تا اقتصاد مردمی و امنیت اجتماعی، همه نشان میدهد که این ساختار قادر است مدل جدیدی از حکمرانی مردمی را در جمهوری اسلامی پشتیبانی کند.
به تعبیر امام، «تا بسیج در صحنه باشد، هیچ قدرتی نمیتواند به این ملت آسیب بزند.» امروز این گزاره تنها یک شعار تاریخی نیست؛ خلاصه یک واقعیت راهبردی است:
بسیج قلب تپنده ایران، ستون امنیت ملی، موتور مقاومت منطقهای و معماری آینده جمهوری اسلامی است.
















































