علامه طباطبایی (۱۲۸۱ تا ۱۳۶۰) از برجستهترین چهرههای فلسفه و تفسیر در جهان اسلام به شمار میرود. آثار او، از تفسیر المیزان تا بدایه الحکمه و نهایه الحکمه، جریانهای فکری متعددی را در حوزههای علمیه، دانشگاهها و حتی مطالعات فلسفی غرب تحت تأثیر قرار داده است. روش او در تلفیق عقل، تجربه دینی و اخلاق عملی، تصویری کمنظیر از یک اندیشمند مسلمان به جهان ارائه کرد؛ تصویری که بسیاری از متفکران اروپایی را مجذوب کرد.
بخش اول: جایگاه علامه طباطبایی در ارتباطات فکری با اروپا
نخستین دلیل توجه گسترده اروپاییها به علامه طباطبایی، ارتباط علمی و گفتوگوهای منظم او با هانری کربن، فیلسوف و ایرانشناس فرانسوی بود. این گفتوگوها طی سالها در قم و تهران ادامه یافت و بعدها به صورت جلسات مشترک، نامهنگاری و گفتگوهای مکتوب منتشر شد. هانری کربن بارها تأکید کرده بود که علامه طباطبایی نمونهای نادر از هماهنگی میان زندگی اخلاقی و اندیشه فلسفی است.
گفتوگوهای فلسفی میان این دو متفکر، نقطه عطفی در معرفی فلسفه اسلامی و شیعی به مراکز دانشگاهی و پژوهشی اروپا تلقی میشود. مطالعات تطبیقی دهههای اخیر نشان میدهد که آثار علامه در حوزه فلسفه متعالیه، آموزههای اخلاقی و تفسیر قرآن در مراکز دانشگاهی در فرانسه، آلمان و لبنان مورد استناد قرار میگیرد.
بخش دوم: عقلانیت، سادهزیستی و پیوند اخلاق و فلسفه
علامه طباطبایی در کنار جایگاه برجسته علمی، به سادهزیستی و پرهیز از تشریفات شناخته میشد. شاگردان او نقل کردهاند که نظم در درس، دقت در استدلال، متانت رفتاری و پرهیز از هرگونه امتیازطلبی، بخش جداییناپذیر شخصیت او بوده است.
رویکرد فکری او بر سه محور اصلی استوار بود:
۱. فلسفه اسلامی با ساختار منطقی، قابل تدریس و قابل فهم برای دانشگاهیان.
۲. تفسیر قرآن با تأکید بر روش تفسیر قرآن به قرآن و تحلیلهای عقلی و اجتماعی.
۳. عرفان نظری و اخلاق فردی مبتنی بر سلوک معنوی و بدون افراط یا فاصله گرفتن از عقلانیت.
این سه محور، اندیشه علامه را به الگویی عملی و نظری برای بسیاری از متفکران معاصر تبدیل کرد؛ الگویی که همچنان در محافل علمی و پژوهشی معتبر جهان مورد توجه است.
بخش سوم: جایگاه المیزان در مطالعات نوین
تفسیر المیزان یکی از برجستهترین تفاسیر قرآن در دوران معاصر است. اهمیت آن در این نکات برجسته میشود: تعریف روشمند «تفسیر قرآن به قرآن»، تحلیل موضوعات اجتماعی، فلسفی و انسانشناختی، نقد علمی و منصفانه دیدگاههای تفسیری غربی، و ارائه نظریههای کلان درباره انسان، جامعه و اخلاق.
دانشگاههای لبنان، پاکستان، فرانسه و برخی مراکز پژوهشی اروپا هنوز بخشهایی از المیزان را در قالب درسهای هرمنوتیک اسلامی و روششناسی تفسیر تدریس میکنند.
بخش چهارم: آثار فلسفی و تأثیر جهانی
کتابهای بدایه الحکمه و نهایه الحکمه امروزه ستون اصلی آموزش فلسفه اسلامی در حوزهها و دانشگاههای ایران به شمار میرود. این دو اثر به دلیل ساختار طبقهبندیشده، انسجام منطقی و تعریفهای دقیق، مبنای آموزش فلسفه اسلامی در بسیاری از مراکز آکادمیک شده است.
پژوهشهای تطبیقی در محافل دانشگاهی اروپا نشان میدهد که این آثار به دلیل وضوح مفاهیم و قابلیت ارائه در محیط دانشگاهی غرب، در دورههای فلسفه تطبیقی و کلام اسلامی مورد توجه قرار میگیرند.
بخش پنجم: میراث ماندگار و استمرار جریان فکری
میراث فکری علامه طباطبایی در سه محور اصلی تداوم یافته است:
۱. عقلانیسازی فهم دینی و ارائه چارچوبی منسجم برای تحلیل معارف اسلامی.
۲. پیوند میان فلسفه، اخلاق و عرفان به گونهای که هیچیک بر دیگری غلبه پیدا نمیکند.
۳. تمرکز بر پرورش اندیشه به دور از سیاستزدگی و بدون ورود به نزاعهای روزمره.
شاگردان او، از جمله آیتالله جوادی آملی، آیتالله مصباح یزدی و استاد شهید مطهری، جریانهای مهمی در عرصه فلسفه و علوم اسلامی پدید آوردند که هرکدام بهنحوی امتداد مدرسه فکری علامه محسوب میشوند.
جمعبندی
سالروز درگذشت علامه طباطبایی تنها یادآور غم از دستدادن یک متفکر بزرگ نیست؛ بلکه یادآوری این حقیقت است که یک فیلسوف ایرانی توانست با اتکا به عقلانیت، اخلاق، معنویت و زیست ساده، الگویی جهانی ارائه دهد. الگویی که همچنان در حوزههای علمیه و دانشگاهها و نیز در فضای فلسفی اروپا الهامبخش پژوهشگران و دانشجویان است.


























![مجری شبکه اسرائیلی اینترنشنال: «ایران و شیعیان صحنه انتخابات عراق را بردند و [آیتالله] خامنهای ترامپ را شکست داد»](https://worldsadat.com/wp-content/uploads/2025/11/6317618-150x100.jpg)
![مجری شبکه اسرائیلی اینترنشنال: «ایران و شیعیان صحنه انتخابات عراق را بردند و [آیتالله] خامنهای ترامپ را شکست داد»](https://worldsadat.com/wp-content/uploads/2025/11/6317618-300x210.jpg)













