آیت‌الله خامنه‌ای در برابر دوگانه‌سازی‌های واهی
آیت‌الله خامنه‌ای در برابر دوگانه‌سازی‌های واهی

در منظومه فکری رهبر انقلاب اسلامی، مفهوم «ایران» و «اسلام» همواره در پیوندی ناگسستنی قرار داشته‌اند. از نگاه ایشان، هویت تاریخی و تمدنی ایران هیچ‌گاه جدا از باورهای دینی مردم این سرزمین نبوده است. حتی در اشاره به آثار باستانی و نمادهای کهن، ایشان هرگز میان تاریخ پیش از اسلام و دوران اسلامی مرز یا […]

در منظومه فکری رهبر انقلاب اسلامی، مفهوم «ایران» و «اسلام» همواره در پیوندی ناگسستنی قرار داشته‌اند. از نگاه ایشان، هویت تاریخی و تمدنی ایران هیچ‌گاه جدا از باورهای دینی مردم این سرزمین نبوده است. حتی در اشاره به آثار باستانی و نمادهای کهن، ایشان هرگز میان تاریخ پیش از اسلام و دوران اسلامی مرز یا فاصله‌ای قائل نمی‌شوند، بلکه معتقدند روح دینداری در بطن تمدن ایرانی از همان دوران باستان جاری بوده است؛ چنان‌که می‌توان این پیوستگی را در جلوه‌های هنری و فرهنگی آثار کهن نیز مشاهده کرد.

در سال‌های نخستین پس از پیروزی انقلاب، برخی از جوانان به‌دلیل نفرت از نظام سلطنتی نسبت به هر نماد تاریخی مربوط به پادشاهی حساسیت نشان می‌دادند و حتی گاه اقدام به تخریب این آثار می‌کردند. در همان ایام، رهبر انقلاب بر این نکته تأکید کردند که بناهای تاریخی چون تخت‌جمشید، میراث دستان توانای جوانان ایرانی است و باید از آن‌ها صیانت شود. ایشان در بازدید خود از تخت‌جمشید در سال ۱۳۶۷ تصریح کردند: «در این آثار می‌توان تاریخ ایران و سنت‌های الهی را مشاهده کرد و باید از آن حراست کرد.»

از این منظر، القای این تصور که میان هویت ایرانی و هویت اسلامی شکاف یا دوگانگی وجود دارد، خطایی بنیادین است. رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که تاریخ ایران، از دوران باستان تا عصر حاضر، مجموعه‌ای از تلاش‌ها و مبارزات ملت ایران در برابر دشمنان بوده است؛ تاریخی که در کنار نمایش هویت ملی، حامل پیام‌های معنوی و عبرت‌های دینی نیز هست. در حالی که دشمنان می‌کوشند با ساختن دوگانه‌ای میان ایران پیش و پس از اسلام، وحدت فرهنگی ملت را خدشه‌دار کنند، رهبر انقلاب بر بی‌اعتبار دانستن این تقابل و خنثی‌سازی آن تأکید دارند.

روایت رهبر انقلاب از ماجرای آرامگاه فردوسی

در سال‌های ابتدایی انقلاب، برخی گروه‌ها به‌دلیل برداشت‌های سطحی از مفاهیم دینی، تصمیم به تخریب آرامگاه فردوسی در توس گرفتند. آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان از ماجرا آگاه شدند، شخصاً واکنش نشان دادند و دستور دادند یادداشتی از جانب ایشان بر سر مزار فردوسی نصب شود. خود ایشان سال‌ها بعد در دهه هفتاد این خاطره را چنین بازگو کردند: «اوایل انقلاب عده‌ای از مردم بااخلاص ولی بی‌اطلاع رفتند تا قبر فردوسی را خراب کنند. وقتی مطلع شدم، نامه‌ای نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم تا آن را در محل نصب کنند؛ نمی‌دانم هنوز هم هست یا نه. جوانان تندی که به آنجا می‌رفتند، وقتی چشمشان به نوشته من می‌افتاد، لطف می‌کردند و از تخریب صرف‌نظر می‌کردند.»

این موضع‌گیری روشن رهبر انقلاب در همان روزها مانع بروز رفتارهای هیجانی شد و نشان داد که نگاه انقلابی حقیقی به‌معنای نفی میراث فرهنگی و تاریخی ملت نیست. ایشان با نگاهی عاقلانه و در عین حال انقلابی، میان دینداری و احترام به تاریخ و ادب ایرانی تعارضی نمی‌دیدند.

وطن و اسلام در یک جبهه

در سال ۱۳۶۰ و در میانه جنگ تحمیلی، رهبر انقلاب در دیدار با رزمندگان پرسشی را شنیدند که ذهن برخی را مشغول کرده بود: «در ارتش توحیدی، آیا باید برای اسلام بجنگیم یا برای وطن؟» پاسخ ایشان قاطع بود: «امروز وطن با اسلام یکی است. اگر غیر از این بود جای سؤال داشت، اما اکنون ایران عزیز با انقلاب اسلامی پیوند خورده است؛ دفاع از ایران یعنی دفاع از اسلام.»

این سخن در شرایطی بیان شد که برخی نیروهای انقلابی برای مرزبندی با ملی‌گرایی سلطنت‌طلبانه، بیش از حد بر بُعد دینی تأکید می‌کردند. با این حال، رهبر انقلاب تأکید کردند که این دو مقوله در شرایط کنونی جدایی‌ناپذیرند و پاسداری از خاک وطن همان دفاع از آرمان‌های اسلامی است. واقعیت میدان نبرد نیز همین را ثابت می‌کرد: دفاع از ایران، دفاع از اسلام بود.

تخت‌جمشید؛ گنجینه‌ای از تاریخ و الهام

در آذرماه ۱۳۶۷، چند ماه پس از پایان جنگ، رهبر انقلاب در سفر به استان فارس از مجموعه تاریخی تخت‌جمشید بازدید کردند. در این بازدید، ایشان این آثار را «گنجینه‌ای ارزشمند از تاریخ ایران و نشانه‌ای از سنت‌های الهی در وجود انسان ایرانی» توصیف کردند و بر لزوم حفظ و مراقبت از آن‌ها تأکید نمودند. هرچند ایشان در همان سخنرانی به ستم و فساد نظام‌های سلطنتی اشاره داشتند، اما همزمان تصریح کردند که این آثار بخشی از تاریخ مردم ایران‌اند و نباید از آن‌ها جدا نگریسته شوند.

«مجسمه والرین را نشان دهید»

تأکید آیت‌الله خامنه‌ای بر بازشناسی قهرمانان تاریخی ایران همواره آشکار بوده است. در فروردین ۱۳۷۸، در سخنرانی نوروزی خود به روایتی اشاره کردند: «یکی از دوستان می‌گفت در سفر به یونان، ما را به بیابانی بردند و گفتند اینجا جایی است که سپاه ایران شکست خورد! اما در نزدیکی کازرون مجسمه والرین، امپراتور روم، وجود دارد که در برابر پادشاه ایران زانو زده است؛ آن را نشان دهید، این در برابر آن!»

این بیان رهبر انقلاب حامل پیامی ژرف بود؛ اینکه ملت ایران باید تاریخ پرافتخار خود را بازگو کند و اجازه ندهد روایت‌های تحقیرآمیز دیگران بر ذهن‌ها غلبه یابد. بسیاری از قدرت‌های امروز جهان در زمانی که ایران در اوج تمدن بود، هنوز وجود نداشتند، با این حال در روایت‌های تاریخی خود می‌کوشند عظمت ایران را کمرنگ نشان دهند. یادآوری این واقعیت‌ها، اعتمادبه‌نفس ملی را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که ملت ایران همواره در برابر سلطه‌جویان ایستاده است.

«ما تاریخ داریم، اما یادمان نیست»

رهبر انقلاب در اردیبهشت ۱۴۰۳ در سخنانی دیگر به نکته‌ای ظریف اشاره کردند: «دیگران تاریخ ندارند و برای خودشان می‌سازند؛ حتی تلویزیون ما هم آن را در داستان‌های دنباله‌دار نشان می‌دهد. ما تاریخ داریم، اما یادمان نیست.»

این تعبیر نشان‌دهنده دغدغه ایشان نسبت به فراموشی حافظه تاریخی ملت است. مرور تاریخ و بازخوانی رویدادهای گذشته، نه فقط یادآور ریشه‌های عمیق تمدنی ایرانیان است، بلکه اثبات می‌کند که میان ایمان مذهبی و هویت ملی ایرانیان هیچ‌گاه دوگانگی وجود نداشته است. تاریخ ایران همواره صحنه‌ای بوده که در آن باور دینی و حس میهن‌دوستی در کنار هم عمل کرده‌اند.

پیوند ناگسستنی تمدن ایرانی و دین

در آذرماه ۱۴۰۳، رهبر انقلاب در دیدار با برگزارکنندگان کنگره بزرگداشت ۲۴ هزار شهید اصفهان، بار دیگر بر این پیوند تأکید کردند و فرمودند: «چرا روی دینداری مردم اصفهان تأکید می‌کنیم؟ چون این شهر نشان داده که تدین و تشرع با علم، صنعت، فرهنگ و تمدن در هم تنیده‌اند. تمدن ایرانی که روزگاری در قله تمدن بشری قرار داشت، از دیرباز حتی پیش از اسلام با روح دینداری همراه بود. تلاش برای جدا کردن اجزای این تمدن از یکدیگر، از جمله دین، علم، فرهنگ و هنر، اقدامی باطل و بی‌ثمر است.»

این سخنان در ادامه همان رویکردی است که از آغاز انقلاب تا امروز در اندیشه ایشان استمرار دارد؛ نگاهی که تاریخ ایران را تداوم یک هویت الهی می‌داند و هرگونه تقابل میان ایرانیت و اسلامیت را بی‌معنا می‌خواند. رهبر انقلاب نه تنها این دو را متضاد نمی‌دانند، بلکه بر بازآفرینی قهرمانان تاریخی ایران در قالب‌های فرهنگی و هنری برای تقویت این وحدت هویتی تأکید دارند.

در مجموع، مرور پنج دهه اندیشه و مواضع آیت‌الله خامنه‌ای نشان می‌دهد که در نگاه ایشان، ایرانیت و اسلامیت دو وجه از یک حقیقت‌اند؛ حقیقتی که ریشه در ایمان، عقلانیت و تاریخ پرشکوه ملت ایران دارد. در این نگرش، نه تنها گذشته ایران نفی نمی‌شود، بلکه به‌عنوان بخشی از مسیر الهی ملت، بازخوانی و گرامی داشته می‌شود. چنین رویکردی، پاسخی روشن به تمام تلاش‌هایی است که در طول سال‌ها کوشیده‌اند با ساختن دوگانه‌های تصنعی، میان ایران و اسلام شکاف بیندازند.

  • منبع خبر : روزنامه فرهیختگان