قسمت ششم: گذار از رهبری دستوری به رهبری تحول‌آفرین: خلق سازمانی که می‌آموزد و رشد می‌کند
قسمت ششم: گذار از رهبری دستوری به رهبری تحول‌آفرین: خلق سازمانی که می‌آموزد و رشد می‌کند
رهبری تحول‌آفرین، هنر ایجاد تغییر مثبت و پایدار در سازمان از طریق الهام‌بخشی، ترغیب فکری و توجه فردی است. در دنیای پرشتاب امروز که تغییر تنها ثابت دنیا است، سازمان‌ها دیگر نمی‌توانند با مدل‌های رهبری دستوری و کنترل‌محور گذشته دوام بیاورند.

مدیران الهام بخش - ویرگولکارکنان امروز، به ویژه نسل‌های جوان‌تر، به دنبال معنا، تأثیر و فرصت رشد هستند، نه فقط دستورالعمل و حقوق ثابت. رهبر تحول‌آفرین پاسخی به همین نیازهاست. در این مدل، رهبر دیگر فرماندهی که تنها دستور می‌دهد و کنترل می‌کند نیست، بلکه شبیه به “معمار و باغبان اکوسیستم سازمانی” عمل می‌نماید. او هم فضای فیزیکی و فرهنگی رشد را طراحی می‌کند و هم از استعدادها مراقبت. این رهبر، چشم‌اندازی روشن و جذاب ترسیم می‌کند که فراتر از اهداف مالی، به “رسالت سازمانی” و “تأثیر اجتماعی” می‌پردازد و مسیر را نه با اجبار، که با روشنایی آن چشم‌انداز و ایجاد حس تعلق مشترک هموار می‌سازد.

◇ چهار ستون اصلی این رهبری و رفتارهای عینی هر ستون:
۱.نفوذ آرمانی (قابلیت الهام‌بخشی): رهبر با رفتار اخلاقی، صداقت و ثبات، اعتماد و احترام را جلب می‌کند. او الگویی زنده از ارزش‌هایی است که سازمان برای آن می‌ایستد.
* رفتار عینی:پذیرش صادقانه اشتباهات، دفاع از ارزش‌ها حتی در شرایط پرفشار، اولویت دادن به منافع جمع بر منافع شخصی.
۲.انگیزش الهام‌بخش (خلق اشتیاق جمعی): با خلق روایتی جذاب و ملموس از آینده، اشتیاقی عمیق در کارکنان ایجاد می‌شود. این انگیزه، از ترس از تنبیه یا طمع پاداش نیست، بلکه از تعلق به یک “چرایی” بزرگ‌تر و مشارکت در خلق آن ناشی می‌شود.
*رفتار عینی:صحبت از “چرا”ی کارها قبل از “چگونه” و “چه چیزی”، استفاده از داستان‌ها و نمادها برای تجسم آینده، قدردانی عمومی از کسانی که ارزش‌ها را زنده می‌کنند.
۳.ترغیب فکری (پرورش ذهنیت یادگیرندهتفکر رشد: پرورش ذهنیت موفقیت و یادگیری مستمر - بنیاد روانشناسی خودکاو): رهبر تحول‌آفرین، پیروان را به چالش فکری و بازاندیشی مفروضات قدیمی تشویق می‌کند. او محیطی امن برای پرسشگری، نوآوری و حتی اشتباه کردن خلق می‌کند، زیرا یادگیری را موتور اصلی پیشرفت و بالاتر از اجرای بی‌عیب و نقص وظایف تکراری می‌داند.
*رفتار عینی:پرسیدن سوالات قدرتمند مانند “اگر محدودیتی نداشتیم چطور این کار را می‌کردیم؟”، اختصاص زمان و منابع برای آزمایش ایده‌های جدید، تحلیل شکست‌ها بدون سرزنش برای استخراج درس.
۴.توجه فردی (توسعه شخصی یک‌به‌یک): او به نیازهای رشد، موفقیت و پیشرفت هر یک از اعضای تیم به صورت جداگانه توجه دارد. نقش مربی و مرشد را ایفا می‌کند و مسیر توسعه شخصی هر فرد را برای همسو شدن با اهداف سازمانی، هموار می‌سازد.
*رفتار عینی:برگزاری جلسات منظم مربی‌گری برای بحث در مورد اهداف شغلی، شناسایی و فراهم کردن فرصت‌های یادگیری سفارشی، واگذاری پروژه‌های چالشی بر اساس استعدادهای هر فرد.

◇ نقشه عملی و گام‌به‌گام برای گذار به رهبری تحول‌آفرین:
گذار به این سبک رهبری یک شبه رخ نمی‌دهد، بلکه یک سفر تکاملی است که با “تغییر در گفتار، پرسش‌ها و رفتارهای روزمره” آغاز می‌شود.
· گام اول(از امروز): بازنگری در ارتباطات: به جای پرسیدن صرف “کار امروزت را انجام دادی؟” بپرسید “امروز چه چیزی یاد گرفتی که می‌تواند کار ما را بهتر کند؟”. به جای گفتن “طبق این دستورالعمل انجام بده”، بگویید “به نظر تو بهترین راه برای رسیدن به این نتیجه مطلوب چیست؟”.
· گام دوم: واگذاری واقعی همراه با حمایت (در یک ماه آینده): یک پروژه یا تصمیم‌گیری با سطح ریسک متوسط را به طور کامل به یک عضو تیم یا کل تیم واگذار کنید. اختیار عمل و بودجه لازم را به آنها بدهید. نقش خود را از “تصمیم‌گیرنده” به “مشاور و حامی” تغییر دهید. در عین حمایت، مسیر حل مسئله را به خودشان واگذار کنید و بر نتیجه متمرکز شوید.
· گام سوم: نهادینه کردن یادگیری (به عنوان یک عادت دائمی): “جشن گرفتن یادگیری و تلاش هوشمندانه” را به اندازه جشن گرفتن نتایج نهایی مهم بدانید. در جلسات، زمانی را به اشتراک‌گذاری درس‌های آموخته شده از پروژه‌ها (چه موفق و چه ناموفق) اختصاص دهید.
سازمانی که توسط یک رهبر تحول‌آفرین هدایت می‌شود، به اجتماعی پویا و یادگیرنده تبدیل می‌شود که در آن رشد فردی و جمعی در هم تنیده شده و پیشرفت، نه یک مقصد قطعی، که “شیوه‌ای مستمر از بودن و بهتر شدن” می‌گردد. در چنین سازمانی، رهبر نه مرکز قدرت، بلکه “تسهیل‌گر شکوفایی جمعی” است.

  • نویسنده : علی گلمرادی (پژوهشگر مدیریت منابع کسب وکار)