سید حسین علم‌الهدی؛ نمونه ناب جوان مؤمن و انقلابی از خاندان سادات
سید حسین علم‌الهدی؛ نمونه ناب جوان مؤمن و انقلابی از خاندان سادات
شهید سید حسین علم‌الهدی، از سادات و نسل پاک اهل بیت(ع)، جوانی که از کودکی با قرآن و آموزه‌های دینی انس گرفت، مسیر مبارزه با ظلم و طاغوت را پیش گرفت و سرانجام در هویزه، با دلی پر از ایمان و توکل به خدا، در سن ۲۲ سالگی، با فریاد «الله‌اکبر» و قرآن در دست، به فیض شهادت نایل آمد. زندگی و مبارزات او، الگویی بی‌بدیل برای نسل امروز و فردای ایران است.

سخنان رهبر معظم انقلاب درباره شهید سید حسین علم‌الهدی

رهبر معظم انقلاب، شهید سید حسین علم‌الهدی را جوانی کم‌نظیر، آگاه، هوشمند، مؤمن و سازنده معرفی می‌کنند؛ نوجوانی که «از سن بلوغ عبور نکرده بود، اما از بزرگ‌ترین مبارزان انقلاب بود.» ایشان می‌فرمایند که علم‌الهدی نمونه‌ای از جوان مؤمن انقلابی است که با استعداد و معرفت عمیق، توانست در میدان مبارزه فکری و میدانی بدرخشد و سرانجام با انتخاب آگاهانه شهادت، به اوج کمال انسانی رسید.

زندگینامه و مبارزات شهید سید حسین علم‌الهدی (۱۳۳۸–۱۳۵۹ ش)

شهید سید حسین علم‌الهدی در بیستم شهریور ۱۳۳۸ در خانواده‌ای روحانی و سادات، فرزند آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی و سیده بتول حاجیه خانم علم‌الهدی، در مشهد به دنیا آمد. از شش سالگی با قرآن آشنا شد و در ۱۱ سالگی فعالیت‌های تربیتی و آموزشی خود را آغاز کرد و به تدریس قرآن در مسجد پرداخت.

وی از نوجوانی علیه رژیم پهلوی مبارزه کرد؛ از جمله در ۱۴ سالگی با آتش زدن سیرک رقاصه‌های مصری در اهواز که وسیله‌ای برای فساد عمومی بود، و سپس شرکت فعال در راهپیمایی عاشورای سال ۱۳۵۳. حسین چندین بار دستگیر و شکنجه شد اما هیچ سخنی علیه دوستانش بیان نکرد و با ابتکارات خود به آزادی زندانیان سیاسی کمک کرد.

با ورود به دانشگاه مشهد در رشته تاریخ، حسین همچنان فعالیت‌های ضد رژیم را ادامه داد و با روحانیون مبارزی چون آیت‌الله خامنه‌ای، حجت‌الاسلام طبسی و شهید هاشمی‌نژاد ارتباط برقرار کرد. وی با تشکیل انجمن اسلامی و هدایت جلسات سخنرانی، به الگویی برای دانشجویان و جوانان تبدیل شد.

پس از پیروزی انقلاب، شهید علم‌الهدی در کمیته مرکزی و سپاه اهواز مسئولیت یافت و ضمن فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی، مدیریت نهضت سوادآموزی و پیش‌نویس قانون اساسی، به ویژه افزودن اصل ولایت فقیه را انجام داد.

با آغاز جنگ تحمیلی، وی مسئول اعزام نیرو شد و روزانه صدها نفر را سازماندهی می‌کرد. نهایتاً در ۱۶ دی ۱۳۵۹، در عملیات اربعین حسینی در هویزه به همراه گروه پیشتاز ارتش در محاصره دشمن قرار گرفت و پس از انهدام سه تانک با آرپی‌جی و در حالی که قرآن در دست داشت، به شهادت رسید. جسد مطهر او ۱۸ ماه بعد طی عملیات بیت‌المقدس شناسایی شد.

وصیت‌نامه شهید سید حسین علم‌الهدی – خلاصه کلیدی و راهبردی

شهید علم‌الهدی در سنگر کوچک خود، میان سکوت و فریاد، میان سردی زمستان و گرمای خون، لحظاتی از حیات و شهادت را تجربه می‌کرد؛ جایی که خاک، پناهگاه و مکتب او بود و سنگرش محراب و خانه امیدش می‌نمود. او با انس با قرآن و تدبر در آیات الهی، دل خود را آرامش می‌بخشید و برای خویش توشه‌ای معنوی آماده می‌کرد تا در انتظار شهادت بماند.

حسین در وصیت خود به نقش تنهایی و سکوت در نزدیکی به خدا اشاره می‌کند و می‌نگرد به لحظات ارزشمند زندگی شهیدان صدر اسلام؛ آنجا که ایمان، اخلاص و ایثار، قلب‌های آنان را تسخیر می‌کرد. او زندگی در سنگر را عرصه‌ای برای تمرین جهاد، حفظ ایمان، تقوی، عمل صالح و یاد خدا می‌دانست. هر لحظه در کنار دوستان و در تنهایی، با قرآن، اسلحه و اندیشه به خدا نزدیک می‌شد و تلاش می‌کرد تا زندگی‌اش سرشار از معنویت، جهاد و شهادت شود.

شهید حسین علم‌الهدی تأکید می‌کند که سنگر می‌تواند کلاس درس باشد، میعادگاه ملاقات با خدا و نقطه‌ای برای تربیت روحی و معنوی؛ جایی که هر عمل، هر حرکت و هر قطره عرق و خون در مسیر حق معنا می‌یابد. او معتقد بود که تنهایی، موهبتی الهی است و در آن می‌توان به خدا رسید و روح را برای شهادت آماده کرد.

در نهایت، او بر ادامه مسیر شهدای صدر اسلام تأکید داشت، یادآور می‌شد که ایمان، ایثار و پایبندی به خدا، مسیر رسیدن به پیروزی و شهادت است و هر انسان مؤمن باید با قلبی سرشار از توکل، برای یاری دین خدا آماده باشد.