از تهدید زیست‌محیطی تا ابزار جنگ شناختی علیه اعتماد عمومی
از تهدید زیست‌محیطی تا ابزار جنگ شناختی علیه اعتماد عمومی
آلودگی هوا در ایران از یک هشدار زیست‌محیطی فراتر رفته و به بحرانی ملی با پیامدهای سلامت، امنیت اجتماعی و شناختی تبدیل شده است. بر اساس آمار وزارت بهداشت، در سال ۱۴۰۳ بیش از ۵۸ هزار و ۹۷۵ نفر بر اثر تنفس در هوای آلوده جان باختند؛ یعنی روزانه ۱۶۱ قربانی خاموش. در حالی‌که شاخص آلودگی در کلان‌شهرها چندین برابر حد مجاز جهانی است، رسانه‌های معاند نیز با بهره‌برداری هدفمند از این وضعیت، می‌کوشند ناکارآمدی و بی‌اعتمادی عمومی را القا کنند.

به گزارش قرارگاه رسانه‌ای اباصالح المهدی (عج) به نقل از داده‌های رسمی وزارت بهداشت و منابع کنترل کیفیت هوا، ایران در سال ۱۴۰۳ یکی از مرگ‌بارترین سال‌های خود از نظر آلودگی هوا را پشت سر گذاشته است. بر پایه «گزارش ملی وضعیت آلودگی هوا» که توسط معاونت بهداشت وزارت بهداشت منتشر شده، ۵۸ هزار و ۹۷۵ ایرانی در سال گذشته به دلیل مواجهه با ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون (PM2.5) جان خود را از دست داده‌اند؛ به عبارتی ۱۶۱ نفر در هر روز و نزدیک به ۷ نفر در هر ساعت قربانی هوای آلوده شده‌اند. این آمار معادل مرگ‌ومیری است که نه بر اثر جنگ یا بیماری فراگیر، بلکه از تنفس روزمره در هوایی مسموم رخ می‌دهد.

علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت، در توضیح جزئیات این گزارش گفت: «در حال حاضر ۱۰۰ درصد جمعیت شهری ایران در معرض غلظتی بالاتر از حدود رهنمود سازمان جهانی بهداشت قرار دارند و ۹۶ درصد جمعیت شهری در تماس با آلاینده‌هایی هستند که از حد مجاز ملی هم فراتر رفته‌اند. میانگین روزانه ذرات کمتر از ۲.۵ میکرون در اغلب کلان‌شهرها، چندین برابر حد مجاز است.» او تاکید کرد: «در حالی که سازمان جهانی بهداشت حد مجاز را ۱۵ میکروگرم بر مترمکعب تعیین کرده، در کلان‌شهرهایی مانند تهران، اصفهان، تبریز، کرج، اهواز، قم و مشهد، میزان واقعی آلودگی گاه تا ۱۰ برابر این عدد افزایش یافته است.»

نقشه بحرانی؛ نیمی از کشور در وضعیت ناسالم

بر اساس اعلام سازمان هواشناسی کشور، در حال حاضر استان‌های تهران، البرز، خوزستان، اصفهان، مرکزی، سمنان و آذربایجان شرقی و غربی درگیر وضعیت حاد آلودگی هستند. شاخص کیفیت هوای پایتخت شامگاه یکشنبه به عدد ۱۲۱ رسید که در محدوده ناسالم برای گروه‌های حساس است و بنا بر اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، روند افزایشی دارد. این وضعیت در حالی است که هنوز کارگروه اضطرار آلودگی هوا برای بررسی شرایط تشکیل نشده است؛ طبق ضوابط، وزارت بهداشت باید درخواست تشکیل جلسه را به استانداری تهران ارائه دهد تا تصمیم درباره تعطیلی مدارس و کاهش ترددها اتخاذ شود، اما تا لحظه تنظیم این گزارش، چنین درخواستی به استانداری ارسال نشده است.

هزینه انسانی آلودگی؛ معادل دو فاجعه هوایی در هر روز

برآورد وزارت بهداشت نشان می‌دهد مرگ‌ومیر ناشی از آلودگی هوا در ایران، از بسیاری از عوامل بیماری‌زا و تصادفات جاده‌ای پیشی گرفته است. مقایسه عددی نشان می‌دهد که تلفات ناشی از ذرات معلق در کشور، بیش از دو برابر تلفات سالانه سوانح رانندگی است. کارشناسان سلامت محیط تأکید می‌کنند که اگر آلودگی هوا به عنوان یک بحران امنیتی و سلامت عمومی تلقی نشود، پیامدهای آن در دهه آینده از کنترل خارج خواهد شد.
داده‌های بین‌المللی نیز نشان می‌دهد ایران در میان کشورهای آسیایی، از نظر سرعت افزایش غلظت ذرات PM2.5 در رتبه‌های بالای جدول قرار دارد. سازمان جهانی بهداشت تخمین می‌زند که هر ۱۰ میکروگرم افزایش ذرات معلق در هوا، احتمال مرگ زودرس ناشی از بیماری‌های قلبی، ریوی و سکته مغزی را تا ۶ درصد بالا می‌برد.

بهره‌برداری رسانه‌های معاند از بحران آلودگی هوا برای القای ناکارآمدی و بی‌اعتمادی عمومی

نخست،این رسانه‌ها با تمرکز بر آمار مرگ‌ومیر و تصاویر شهرهای در مه‌دود فرو رفته، تلاش می‌کنند روایت غالب را از «چالش طبیعی و ساختاری» به «فروپاشی مدیریتی» تغییر دهند و مسئولیت را صرفاً متوجه ساختار حکمرانی کشور نشان دهند.

دوم، بهره‌برداری از احساسات عمومی و تولید نارضایتی اجتماعی؛ با انتشار مکرر تیترهایی نظیر «مرگ خاموش در هوای آلوده»، «تهران در خفگی»، یا «بی‌عملی مسئولان در برابر مرگ مردم»، این رسانه‌ها سعی دارند در افکار عمومی نوعی یأس و خشم انباشته نسبت به دولت و نظام ایجاد کنند تا زمینه نافرمانی اجتماعی و اعتراض را در لایه‌های مختلف جامعه تحریک نمایند.

سوم، تثبیت انگاره بی‌تفاوتی حاکمیت نسبت به جان مردم؛ با تکرار گزاره‌هایی مثل «در کشورهای دیگر با یک روز آلودگی مدارس تعطیل می‌شود، اما در ایران حتی هشدار هم جدی گرفته نمی‌شود»، می‌کوشند فاصله میان مردم و نهادهای تصمیم‌گیر را افزایش دهند و بی‌اعتمادی نسبت به نهادهای سلامت و محیط‌زیست را تقویت کنند.

چهارم، جهت‌دهی سیاسی به موضوعی علمی و زیست‌محیطی؛ در این فاز، رسانه‌های معاند سعی می‌کنند مسئله آلودگی هوا را به «نشانه‌ای از فروپاشی ساختار کلان کشور» تعبیر کرده و آن را به سایر مشکلات اقتصادی و اجتماعی پیوند بزنند تا یک روایت واحد از «بحران جامع حکمرانی» بسازند.

در مقابل این الگوی عملیات روانی، رسانه‌های داخلی باید از دو محور همزمان بهره ببرند:
از یک‌سو، اطلاع‌رسانی شفاف، سریع و دقیق درباره منشأ آلودگی، تصمیم‌های مدیریتی و روند کنترل آن، تا زمینه سوءاستفاده از خلأ اطلاعاتی از بین برود؛ و از سوی دیگر، بازسازی گفتمان مسئولیت‌پذیری جمعی که نشان دهد مسئله آلودگی صرفاً یک بحران حکومتی نیست بلکه پیامد رفتارهای عمومی، سبک مصرف انرژی، تردد شهری و توسعه صنعتی نیز هست.

جمع‌بندی و چشم‌انداز

آلودگی هوا در ایران دیگر یک مسئله فصلی نیست؛ به تهدیدی دائمی برای سلامت عمومی، امنیت انسانی و توسعه ملی بدل شده است. مرگ ۵۹ هزار نفر در یک سال یعنی از دست رفتن معادل یک شهر کوچک، تنها به‌دلیل نفس کشیدن در هوای وطن. در حالی که جهان به سمت سیاست‌های سبز و انرژی‌های پاک حرکت کرده، تداوم روند کنونی در ایران می‌تواند شکاف توسعه‌ای کشور را در حوزه سلامت و محیط‌زیست عمیق‌تر کند.اکنون پرسش اصلی نه این است که «آیا هوا آلوده است یا نه»، بلکه این است که چه زمانی اراده ملی برای نجات هوای ایران از شعار به عمل می‌رسد.