به گزارش پایگاه خبری سادات جهان، داستان زندگی حدیث شیرانی از سالهای ابتدایی نوجوانی و از دل یک تضاد خانوادگی شکل گرفت؛ تضادی میان دو فضای فکری متفاوت. در یک سو خانوادهای پایبند به باورهای دینی و در سوی دیگر فضایی آکنده از پرسش، تردید و شبهه نسبت به مفاهیم مذهبی. همین پرسشها درباره حجاب، دینداری و الزامات شرعی، ذهن دختری دهساله را درگیر کرد؛ پرسشهایی که پاسخهای کلی و آماده برایش قانعکننده نبود.
حدیث شیرانی تصمیم گرفت پاسخ را نه در جدلهای بیرونی، بلکه در متن آیات قرآن بیابد. این انتخاب، نقطه آغاز مسیری شد که زندگیاش را دگرگون کرد. او در ۱۴سالگی، پس از پایان کلاس هشتم، تصمیمی متفاوت گرفت؛ ترک تحصیل یکساله برای حفظ کامل قرآن کریم در یک مرکز شبانهروزی. تجربهای دشوار اما سرشار از معنا که بهگفته خودش، ذهن و زندگیاش را به آیات الهی گره زد و نگاهش به دینداری را عمیقتر و انسانیتر کرد.
پس از پایان دوره حفظ قرآن، حدیث شیرانی به مدرسه بازگشت؛ یک سال عقبتر از همسنوسالانش اما با دنیایی تازه. قرآن به بخش جداییناپذیر زندگی روزمرهاش تبدیل شده بود و همین انس، او را به چهرهای متفاوت در محیط آموزشی بدل کرد. با این حال، احساس میکرد حفظ آیات بهتنهایی پاسخگوی دغدغههایش نیست و باید مسیر تازهای را تجربه کند.
آشنایی با مؤسسه حفظ نهجالبلاغه در کاشان، فصل دوم این مسیر را رقم زد. تصمیمی که بار دیگر با ترک تحصیل همراه بود و اینبار با تردید خانواده مواجه شد. اما موفقیت در یک دوره آزمایشی سخت و حفظ صدها حکمت در مدت کوتاه، نگاه خانواده را تغییر داد. انس با کلام امیرالمؤمنین(ع)، بهگفته حدیث شیرانی، افق تازهای از فهم زندگی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی را پیش رویش گشود.
او در مدتی کوتاهتر از حد معمول، حافظ کامل نهجالبلاغه شد و در ادامه، با حفظ صحیفه سجادیه، لایهای تازه از معنویت را تجربه کرد؛ متنی که به تعبیر خودش، لطافت گفتوگوی عاشقانه با خدا را به جانش نشاند. نتیجه این مسیر فشرده و عمیق، ثبت نام حدیث شیرانی بهعنوان نخستین دختر ایرانی حافظ همزمان قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه در سن ۱۷سالگی بود.
اما این نقطه، پایان راه نبود. حدیث شیرانی با تکیه بر جسارتی که از نهجالبلاغه آموخته و لطافتی که از صحیفه سجادیه گرفته بود، وارد عرصه آموزش شد. کلاسهای آنلاین گفتوگومحور او، با تمرکز بر عقلانیت و تفکر دینی، مخاطبانی از ایران و کشورهای دیگر جذب کرد. امروز، حتی در تورنتو، شاگردانی دارد که با راهنمایی او در مسیر حفظ قرآن و نهجالبلاغه گام برمیدارند.
او اکنون معلم است؛ معلمی که در کلاسهای ابتدایی، مفاهیم نهجالبلاغه را نه بهصورت حفظ طوطیوار، بلکه از مسیر گفتوگو، پرسش و مواجهه با مسائل واقعی زندگی به دانشآموزان منتقل میکند. روشی که کودکان را به شنیدن و اندیشیدن ترغیب میکند و نهجالبلاغه را به بخشی زنده از تجربه روزمره آنها بدل میسازد.
در پایان، وقتی از راز این مسیر پرسیده میشود، حدیث شیرانی به نقطهای ساده اما بنیادین اشاره میکند: دعا. دعای مادری که خسته نشد و ایمانی که در زمان خود به ثمر نشست. به باور او، آنچه امروز به دست آورده، پیش از هر چیز حاصل صبر، دعا و اعتمادی است که مسیر زندگیاش را آرامآرام شکل داده است.















































