آیتالله سید محمود علایی طالقانی، روحانی شیعه، مفسر قرآن و نواندیش دینی، متولد ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ در روستای گلیرد طالقان از استان البرز بود. او از خانوادهای اصیل و علمی، که دارای روحیات انقلابی و دینی برجسته بودند، برخاست و به همین سبب در طول زندگی خود، همواره نقشی شاخص در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرد. پدر او، سید ابوالحسن علایی طالقانی، نخستین معلم و راهنمای علمی او بود و همین زمینه، آغاز مسیر بلند علمی و اخلاقی طالقانی را شکل داد. خانواده وی به عنوان بخشی از سادات علایی، از لحاظ فرهنگی و دینی نقشی برجسته در جامعه داشتند و تربیت روحانی و سیاسی محمود طالقانی تحت این هویت خانوادگی قرار داشت.
تحصیلات ابتدایی طالقانی در مدرسه ملارضا در تهران آغاز شد و مبانی علوم دینی و ادبیات عرب را نزد پدر فراگرفت. وی سپس به حوزههای علمیه قم رفت و در مدارس فیضیه و رضویه به تحصیل نزد اساتیدی همچون عبدالکریم حائری یزدی، سید شهابدالدین مرعشی نجفی، محمدتقی اشراقی و میرزا خلیل کمرهای پرداخت. در سال ۱۳۱۰ مخفیانه به نجف اشرف عزیمت کرد و در درسهای سید ابوالحسن اصفهانی و محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) شرکت نمود و موفق به دریافت اجازه اجتهاد شد. پس از بازگشت به ایران، تحصیلات خود را در تهران ادامه داد و از چهرههای برجسته حوزه مانند شمسالدین محمود مرعشی و سید حسین طباطبایی قمی اجازه نقل حدیث دریافت کرد. این مسیر علمی، پایهای برای فعالیتهای گسترده دینی، فکری و سیاسی او شد.
فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی
طالقانی از دوران رضا شاه با اعتراض به سیاستهای حکومتی و به ویژه کشف حجاب وارد فعالیتهای سیاسی شد و بیش از چهار دهه در عرصه سیاسی ایران نقش داشت. او در نهضت ملی شدن نفت، همراه با سید رضا زنجانی و طرفدار محمد مصدق، به فعالیت پرداخت و پس از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق، به نهضت مقاومت ملی پیوست. طالقانی همچنین در تشکیل و هدایت جبهه ملی دوم و تأسیس نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰، به همراه مهدی بازرگان و یدالله سحابی، نقش کلیدی داشت.
مخالفت صریح با حکومت پهلوی باعث شد که او بارها به زندان و تبعید محکوم شود. وی در سال ۱۳۴۱ به زندان افتاد و در سال ۱۳۴۲ پس از قیام ۱۵ خرداد، برای مدتی در بازداشت خانگی و سپس تبعید به زابل و بافت قرار گرفت. این تجربهها نه تنها مانع فعالیتهای او نشد، بلکه موقعیت او را به عنوان یکی از چهرههای پیشرو و مقاوم سیاسی تثبیت کرد.
فعالیتهای تبلیغی و فکری
طالقانی، علاوه بر فعالیت سیاسی، از پایهگذاران حرکت نواندیشی دینی در ایران بود. او با همکاری مهدی بازرگان و یدالله سحابی، انجمنهایی مانند «کانون اسلام» و «اتحادیه مسلمین» را برای ترویج اسلام مترقی و نقد خرافات اداره میکرد. نخستین مقالات وی در همین دوران منتشر شد و آثارش، از جمله مجموعه شش جلدی «پرتوی از قرآن»، نگاهی نو به تعالیم اسلامی داشت و سعی در نشان دادن همخوانی اسلام با اصول دموکراسی و حقوق بشر داشت.
طالقانی در اوایل انقلاب ایران از معدود روحانیونی بود که از شخصیتهایی همچون محمد مصدق و علی شریعتی حمایت میکرد و تلاش میکرد تا اختلافات سیاسی و فکری در جامعه را کاهش دهد. وی همچنین فتوایی در مخالفت با همسفری با ایدئولوژی مارکسیستی صادر کرد و با سازمانهای مخالف، در عین حفظ احترام، مرزبندی روشنی داشت.
نقش در انقلاب ۱۳۵۷ و پس از آن
پس از پیروزی انقلاب، طالقانی از چهرههای اصلی در شکلگیری شورای انقلاب اسلامی بود و پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست این شورا را بر عهده گرفت. او سپس به عنوان نماینده تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد و تا آخرین لحظات زندگی، تأکید بر اهمیت شوراها و مشارکت مردم در سرنوشت خود داشت. به عنوان امام جمعه تهران نیز، پنج نماز جمعه برگزار کرد و در خطبههای خود بر دموکراسی، عدالت اجتماعی و آزادیهای مشروع تأکید میکرد.
دیدگاههای اجتماعی و فرهنگی
طالقانی در مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز پیشرو بود. او مخالف حجاب اجباری بود و بر ضرورت حفظ شخصیت و کرامت زنان تأکید داشت. در مصاحبهای با روزنامه اطلاعات در اسفند ۱۳۵۷، اعلام کرد که انتخاب پوشش اسلامی باید اختیاری باشد و زنان باید با آگاهی و مسئولیت خود، آزادی عمل داشته باشند.
درگذشت و میراث معنوی
آیتالله طالقانی در نخستین ساعات روز ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ درگذشت. مرگ او، که برخی منابع آن را مشکوک گزارش کردهاند، جامعه ایران را در سوگ فرو برد و هزاران نفر در تشییع جنازه او شرکت کردند. امام خمینی در پیام خود، او را «مجاهد عظیمالشأن و برادر بسیار عزیز» نامید و سازمان مجاهدین خلق ایران نیز فقدان او را جبرانناپذیر دانست.
میراث طالقانی، هم در زمینه دینی و هم در عرصه سیاسی و اجتماعی، نمادی از روحیه مبارزه، نواندیشی دینی و تلاش برای تحقق عدالت و آزادی است. هویت سادات او و اصالت خانوادگی، پایهای برای احترام و جایگاه وی در جامعه ایران بود و آثار او همچنان به عنوان مرجع فکری و دینی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار میگیرد.















































